همه افراد در زندگی روزمره به ارتباط با دیگران نیاز دارند! گاهی اوقات این ارتباط از نوع دوستانه و گاهی کاری است و هر یک از آن ها اهمیت خاص خود را دارد. در زندگی کاری افراد، مذاکره نقش بسیار مهمی دارد و اگر بخواهید پروژه بگیرید، باید مهارت خوبی در مذاکره داشته باشید. در مذاکره کردن موارد مختلفی تاثیر دارند که از مهم ترین آن ها می توان به مهارت صحبت کردن، دانش کافی، خوب گوش دادن و… اشاره کرد. یکی از حوزه هایی که برای موفقیت در آن به مهارت های مذاکره نیاز دارید، بازاریابی است! در بازاریابی مهارت های مختلفی وجود دارند که می تواند به موفقیت کمپین های شما کمک زیادی کنند. در این مقاله می خواهیم به بررسی 15 مورد از مهارت های مهم در حوزه بازاریابی بپردازیم تا اگر در این حوزه فعال هستید، بتوانید موفق تر عمل کنید.
مهارت مذاکره چیست؟
بسیاری از افراد ممکن است با مفهوم دقیق مذاکره آشنا نباشند اما جالب است بدانید که همه ما همیشه در حال مذاکره هستیم! حتی در جمع دوستانه هم ممکن است مشکلی به وجود بیاید که به کمک مذاکره کردن حل می شود. در واقع مذاکره، نوعی بحث برای حل مشکل و اختلافات است تا بتوان به یک توافق نهایی بین دو یا چند نفر دست پیدا کرد! برای درک بهتر این موضوع در زندگی شخصی، فرض کنید با دوستان خود در حال رفتن به مسافرت هستید که در مورد مقصد اختلاف نظر دارید؛ در این صورت به راحتی می توانید با مذاکره کردن این مشکل را حل کنید و برای رفتن به یک مقصد، با هم به توافق برسید.
مذاکره در زندگی شخصی اهمیت بسیار بالایی دارد اما اهمیت آن در کسب و کار بسیار بیشتر است! دلیل آن هم این است که مذاکره در کسب و کار می تواند روی زندگی شخصی، کاری، اجتماعی و حتی فرهنگی افراد تاثیرگذار باشد. اگر تجربه کار در شرکت هایی که به صورت تیمی کار می کنند و در هر تیم چندین نفر فعالیت دارند را داشته باشید، حتماً تا به حال دیده اید که چقدر از مشکلات به کمک مذاکره و به سادگی حل شده اند! برای حل شدن راحت مشکلات نیاز به مهارت های مذاکره دارید تا تمام مشکلات را بدون هیچ گونه تنشی حل کنید.
چرا افراد فعال در حوزه بازاریابی به مذاکره نیاز دارند؟
بازاریابی یکی از فعالیت های بسیار انعطاف پذیر است و همیشه استراتژی جایگرین برای آن وجود دارد! در تیم بازاریابی شرکت ها، معمولاً چندین نفر فعالیت دارند و همه کارها به عهده یک نفر نیست. به همین دلیل، هر تصمیمی که گرفته می شود را باید همه اعضای تیم و در نهایت مدیر تیم بازاریابی تایید کند. به همین دلیل ممکن است همیشه بحث ها و اختلاف نظراتی وجود داشته باشد که باید با مذاکره کردن حل شود! بنابراین مذاکره کردن در حوزه بازاریابی اهمیت بسیار زیادی دارد و اگر در این حوزه فعالیت می کنید، باید حتماً این مهارت ها را یاد بگیرید.
برای درک بهتر این موضوع، یک پروژه بازاریابی در شرکت را در نظر بگیرید! فرض کنید یک شرکت می خواهد برای یک هفته، یک کمپین بازاریابی و تبلیغاتی بسیار قوی پیش ببرد. مسئله مهمی که وجود دارد، بحث منابع مالی و انسانی است؛ مدیر سازمان بودجه خاصی را در نظر گرفته است و تیم بازاریابی به بودجه خاصی نیاز دارد! حال اگر این بودجه های درنظر گرفته شده و موردنیاز متفاوت باشند، با کمک مذاکره بین تیم بازاریابی و مدیر شرکت به راحتی می توانید به یک تفاوق برسید. بسیاری از افراد اعتقاد دارند که اعتماد به نفس نقش مهمی در مذاکره دارد و این مسئله می تواند برای افرادی که تازه شروع به مذاکره می کنند، ترسناک باشد. در هر حال، شما برای موفقیت در زندگی فردی و شغلی خود، نیاز به مذاکره دارید.
15 مهارت لازم برای مذاکره در حوزه بازاریابی
در بخش قبلی گفتیم که مذاکره در حوزه بازاریابی اهمیت بسیار زیادی دارد! در واقع یکی از بخش های اصلی در حوزه بازاریابی برای رسیدن به یک اتفاق نظر، مذاکره است و نمی توان آن را نادیده گرفت. هر فرد به صورت ناخودآگاه برخی از مهارت های لازم را دارد اما بهتر است همه مهارت ها را بدانید تا بتوانید در حوزه کاری خود از آن استفاده کنید. در این بخش می خواهیم به بررسی 15 مورد از مهارت های لازم برای بازاریابی بپردازیم تا بتوانید در این حوزه و حتی مدیریت کسب و کار خود، موفق تر عمل کنید:
-
به جای تمرکز روی موقعیت، به علایق خود توجه کنید!
در حوزه بازاریابی شما تنها یک راه ندارید، بلکه با کمی تحقیق و جستجو متوجه می شوید که برای رسیدن به یک هدف چندین راه وجود دارد! یکی از مسائلی که برای مذاکره در بازاریابی وجود دارد، این است که به جای تمرکز روی موقعیت، باید به علایق خود توجه کنید. در واقع شاید توجه به موقعیت ها بتواند در کوتاه مدت عالی به نظر برسد اما در دراز مدت می تواند به برند شما آسیب بزند. فرض کنید یک برند کوچک دارید و یک برند همکار بزرگتر از شما هم در حال فعالیت است! برند کوچک به فکر همکاری با این برند بزرگ است و گاهی اوقات تنها هدفش این است که می خواهد نامش در کنار برند بزرگ بیاید.
این در حالی است که خدمات و میزان دسترسی هر دو کسب و کار به مخاطبان یکسان است! در حالی که اگر یک برند آینده نگر باشد به این فکر می کند که همکاری با این برند بزرگ تر چه مزایایی دارد؟ گاهی اوقات برندهای کوچک واقعاً به برندهای همکار بزرگ نیازی ندارند و بهتر است به سراغ برندهای بزرگ دیگر که می توانند به رشد هم کمک کنند برود. بنابراین به جای آن که روی موقعیت تمرکز کنید، علایق خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به رشد و پیشرفت برندتان کمک کنید.
-
توانایی جایگزین کردن سناریو و استراتژی داشته باشید!
یکی از مشکلاتی که برخی از تیم های بازاریابی با آن روبرو می شوند، این است که تنها روی یک نقشه و استراتژی تمرکز می کنند؛ در حالی که یک استراتژی در هنگام اجرا ممکن است با شکست مواجه شود و اگر سریع نتوانید آن را تغییر دهید، تنها بودجه سازمان را هدر داده اید. یکی از مهم ترین مهارت هایی که تیم های بازاریابی باید داشته باشند، توانایی جایگزین کردن سناریو و استراتژی است! از طرف دیگر، هنگام مذاکره ممکن است شما یک استراتژی ارائه کنید که به هر دلیلی، مدیر سازمان آن را رد کند. اگر پیشنهاد شما رد شد، قصد دارید دیگر ادامه ندهید؟ اگر پاسخ منفی است، همیشه همراه خود یک نقشه جایگزین داشته باشید تا در صورت مخالفت کارفرما، آن را ارائه کنید.
این کار باعث می شود تا علاوه بر این که بتوانید پروژه های بیشتری را به بهترین شکل ممکن انجام دهید، کارفرمای شما در مورد همکاری با شما خوشحال باشد! دلیل آن هم این است که با ارائه استراتژی های جایگزین می توانید متخصص بودن خود را نزد کارفرما و سایر اعضای تیم نشان دهید و مذاکره خیلی راحت تر صورت بگیرد. اگر در حوزه بازاریابی فعالیت دارید، انعطاف پذیر باشید! زیرا چالش های زیادی در این مسیر برای شما به وجود می آید که باید با صبوری و تخصص خود آن را حل کنید.
-
خلاقیت را فراموش نکنید!
در بازاریابی خلاقیت ارزش بسیار بالایی دارد! گاهی اوقات لازم است تا آن چیزی که مردم به آن عادت کرده اند را تغییر دهید تا نظرشان جلب شود. اگر به صورت تیمی کار می کنید، سعی کنید از خلاقیت افراد مختلف تیم استفاده کنید! یکی از مشکلاتی که در تیم ها وجود دارد، این است که به کارهای همیشگی عادت کرده اند و اگر کسی خلاقیت های خود را بروز دهد، با نظرات منفی روبرو می شود. در تیم بازاریابی خود این گونه نباشید و همیشه از نظرات خلاقانه سایر افراد برای اجرای کمپین های خود استفاده کنید.
برای درک بهتر این موضوع دو کلاس در حوزه بازاریابی را در نظر بگیرید! یکی از آن ها به صورت کاملاً رسمی و سیستماتیک به دانشجویان خود آموزش می دهد، در حالی که کلاس دیگر به صورت سرگرم کننده این کار را انجام می دهد. به نظر شما کدام یک از آن ها موفق تر خواهد بود؟ قطعاً کلاس دوم. پس فراموش نکنید که افراد همیشه به تغییر عادت ها واکنش نشان می دهند و اگر این تغییرات مفید باشد، واکنش آن ها هم مثبت است. این مسائل را می توانید با کمک خلاقیت حل کنید. در مذاکره کردن هم نباید فراموش کنید که خلاقیت ارزش و اهمیت بالایی دارد و گاهی اوقات استفاده از ایده های خلاقانه، می تواند به رشد بیشتر و نزدیک شدن به هدف خود کمک کند.
-
به ارزش های طرف مقابل توجه کنید!
از مهم ترین ویژگی های یک بازاریاب خوب، این است که بیشتر از آن چه که روی صحبت کردن تمرکز کند، روی شنیدن خواسته های طرف مقابل تمرکز می کند! در واقع برای آن که بتوانید یک استراتژی خوب ارائه کنید، ابتدا باید ببینید که شرکت موردنظر به دنبال چه دستاوردها و نتایجی است. برای آن که بتوانید به پاسخ این سوال دست پیدا کنید، بهتر است یک سری سوال با توجه به نوع پروژه آماده کنید و از کارفرما بپرسید. گاهی اوقات کارفرما به درستی نمی تواند خواسته خود را مطرح کنید و شما باید به آن ها کمک کنید. در صورتی که متوجه نباشید خواسته کارفرما چیست، نتایج دیگری حاصل می شود که شاید برای کارفرما ارزش زیادی نداشته باشد! پس باید حتماً در ابتدای کار، ارزش های طرف مقابل را بدانید تا بتوانید بهترین استراتژی را بچینید.
بنابراین یکی از مهارت های بسیار مهمی که تیم بازاریابی باید به آن دقت کند، این است که به جای حرف زدن ابتدا خوب شنیدن را یاد بگیرد! ابتدا باید ارزش های طرف مقابل را بشنوید تا بتوانید یک استراتژی عالی برای رسیدن به آن هدف تنظیم کنید. این مسئله می تواند شما را در رسیدن به نتایج موردنظر کارفرما و همچنین صرفه جویی در بودجه کمک کند.
-
المان های فرهنگی را فراموش نکنید!
گاهی اوقات فراموش می کنیم که برخی از المان های فرهنگی را باید رعایت کنیم! البته منظور ما این نیست که به صورت مستقیم به مخاطب خود توهین کنیم؛ بلکه گاهی اوقات باید برخی المان ها را رعایت کنید تا بتوانید یک مذاکره عالی داشته باشید. این مسئله باعث می شود تا یک مذاکره عالی داشته باشید و بتوانید بهترین نتیجه را از آن بگیرید! 3 مورد از مهم ترین المان های فرهنگی که هنگام مذاکره باید توجه کنید، عبارتند از:
- سکوت: سکوت یکی از مهم ترین المان های فرهنگی است که باید به موقع انجام شود! به عنوان مثال زمانی که کارفرما مشغول صحبت کردن است، سکوت پیشه کنید تا صحبت او کامل شود. همچنین سکوت در فرهنگ کشورهای مختلف معنی خاص خود را دارد؛ بنابراین اگر مذاکره بین المللی می کنید، حتماً باید مفهوم این المان فرهنگی را در آن کشور بدانید.
- حرکات فیزیکی: حرکات فیزیکی از مسائلی است که باید به دقت انجام شود! گاهی اوقات به صورت ناخودآگاه حرکات فیزیکی انجام می دهیم که برای برخی از مخاطبان بین المللی توهین است. بنابراین حتماً باید در مورد حرکات فیزیکی و حتی نحوه نشستن دقت کنید تا مذاکره شما به بهترین شکل ممکن انجام شود.
- وقت شناسی: یکی دیگر از مسائلی که اهمیت بسیار زیادی دارد، این است که وقت شناس باشید! به خصوص برای قرار اول باید حتماً سر موقع به زمان اعلام شده برسید تا مشکلی پیش نیاید.
بنابراین المان های فرهنگی اهمیت بسیار زیادی دارند که در مذاکره باید همه آن ها رعایت شود تا بهترین نتیجه را از مذاکره بگیرید.
-
آماده سازی تیم برای ارائه خدمات به کارفرما
گاهی اوقات مذاکره تنها بین دو نفر صورت نمی گیرد و یک تیم با تیم دیگر مذاکره می کنند! در این صورت باید حتماً تیم خود را آمده مذاکره کنید؛ حتی اگر قرار است فقط خودتان صحبت کنید، باز هم تیم را آماده مذاکره کنید تا اگر تیم مقابل از افراد تیم شما سوالی پرسید یا درخواستی کرد، بتوانند به خوبی آن موقعیت را مدیریت کنند. پیش از مذاکره، همه چیز را به صورت شفاف با تیم خود بررسی کنید و هر گونه اطلاعاتی که راجع به پروژه و تیم مقابل لازم است بدانند را به آن ها بگویید.
این مسئله باعث می شود تا شما به راحتی بتوانید زمان کافی برای تحلیل صحبت های مذاکره را داشته باشید و استرسی بابت صحبت هایی که قرار است انجام شود، نداشته باشید. همچنین گاهی اوقات ممکن است سوالات خوبی وجود داشته باشد که به ذهن شما نرسد اما اعضای تیم شما آن را بپرسند؛ ایرادی ندارد! هر گونه سوالی که بتواند به شفافیت مذاکره و قرارداد کمک کند، بهتر است پرسیده شود تا در آینده و هنگام اجرای استراتژی با مشکل مواجه نشوید. تنها چیزی که اهمیت دارد، این است که اعضای تیم شما با تمام احترام سوال خود را مطرح کنند؛ تیم مقابل هم قطعاً از احترامی که برای آن ها قائل هستید لذت می برد و احتمال توافق در مذاکره بیشتر خواهد شد.
-
قبل از مذاکره در مورد امتیازات خود فکر کنید
همیشه قرارهای خود را برای چند روز بعد تعیین کنید تا فرصت کافی برای تحلیل و آنالیز آن داشته باشید! همچنین پیش اگر اطلاعات زیادی راجع به پروژه ندارید، یک قرار ساده برای دریافت اطلاعات بگذارید و پس از آن که اطلاعات خود را تکمیل کردید، یک زمان ملاقات دیگر تعیین کنید تا فرصت کافی برای چیدن استراتژی اولیه پروژه را داشته باشید. همچنین در مورد امتیازات، دستمزد، هزینه ها و… فکر کنید تا اگر واقعاً با توجه به بودجه کارفرما به صرفه است، آن را قبول کنید.
-
اجازه بدهید ابتدا کارفرما خواسته های خود را مطرح کند
پیش از آن که بخواهید صحبت کنید، اجازه بدهید مشتری شما صحبت کند! یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که باعث می شود تا افراد نتوانند با هم مذاکره کنند، این است که اصلاً نمی خواهند گوش بدهند که طرف مقابل به چه چیزی نیاز دارد. کسی که قرار است نیاز خود را توضیح دهد، مشتری است نه شما. پس اجازه بدهید ابتدا مشتری به صورت کامل خواسته خود را مطرح کند و سپس شما خدمات یا محصولات خود را به آن ها ارائه کنید. گاهی اوقات افرادی وجود دارند که پیش از آن که بدانند مشتری چه چیزی می خواهد، یک کد تخفیف به آن ها ارائه می کنند! اگر کارفرما هستید، بهتر است از چنین افرادی برای ارائه پروژه به آن ها دوری کنید و اگر مجری هستید، هیچ گاه دست به چنین کاری نزنید.
شاید در ابتدا کمی سخت باشد اما تمرین کنید! پیش از معرفی خدمات یا فروش محصولات، گوش کنید و ببینید که نیاز کارفرما چیست. پس از آن که متوجه شدید، زمان آن می رسد که محصولات یا خدمات خود را به همراه یک تخفیف مناسب ارائه کنید. همچنین باید سعی کنید واقعاً خدماتی که مشتری به آن نیاز دارد را مطرح کنید! اگر خدمات یا محصولات شما نمی تواند نیاز مشتریان را برطرف کند، صادقانه به آن ها بگویید؛ هیچ چیز مهم تر از آینده کسب و کارتان نیست و نباید این مسئله را فراموش کنید.
-
هزینه ها را به صورت قطعی مشخص کنید
یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که بازاریابان با آن روبرو هستند، این است که هزینه ها را به صورت حدودی اعلام می کنند! این مسئله باعث می شود تا فرد کمترین مبلغ بازه هزینه را در نظر بگیرد و این مورد می تواند باعث مشکلات زیادی شود. اگر صحبت ها و خواسته های کارفرما را به درستی گوش داده باشید، به راحتی می توانید خدماتی که باید ارائه کنید را به صورت یک لیست نوشته و مبلغی را برای هر کدام از خدمات استفاده کنید. در این صورت می توانید یک مبلغ دقیق به افراد اعلام کنید و اگر برایتان مقدور است، تخفیف هم بدهید.
به عنوان مثال فرض کنید شما قرار است یک سایت برای یک شرکت طراحی کنید! اگر این شرکت در مورد هزینه سوال بپرسد و شما به صورت بازه ای قیمت بگویید با مشکلاتی روبرو می شوید. فرض کنید شما به کارفرما گفته اید که پروژه شما 15 تا 20 میلیون تومان هزینه دارد؛ در این صورت کارفرما به جای 20 میلیون تومان، همان هزینه 15 میلیون تومان را در نظر می گیرد و احتمالاً شما هم قبول می کنید. در صورتی که اگر از اول همان 20 میلیون تومان را قیمت داده بودید، دیگر این مشکل وجود نداشت و کارفرما همان را به کمک مذاکره درست قبول می کرد. بنابراین از ارائه قیمت به صورت بازه قیمتی خودداری کنید و فراموش نکنید که این مسئله می تواند به نفع کسب و کار شما باشد.
-
از ارائه تخفیف های هیجانی بدون فکر کردن دوری کنید!
یکی از مشکلاتی که افراد مختلف و به خصوص افراد فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال با آن روبرو هستند، این است که به هر قیمتی می خواهند پروژه را قبول کنند. به خصوص افرادی که تجربه کافی در این زمینه ندارند، برای کسب درآمد و پر کردن رزومه خود حاضر می شوند به هر قیمتی پروژه را دریافت کنند. گاهی اوقات این مسئله به دلیل نداشتن رزومه و تجربه منطقی است اما این مسئله که بخواهید با هزینه کمتر کاری را انجام دهید، منطقی نیست. ارائه تخفیف های هیجانی باعث می شود تا یک پروژه سنگین را قبول کنید و مجبور باشید که آن پروژه را انجام دهید! بنابراین هیچ گاه بدون تحلیل و مشورت با تیم خود تخفیف ارائه نکنید که این مسئله به ضرر هر کسب و کاری است.
-
ابتدا به توافق برسید، سپس بنویسید!
یکی از اصولی که در مذاکره وجود دارد، این است که بندهای مذاکره ممکن است بارها تغییر کند! گاهی اوقات شما یک پیشنهاد می دهید و کارفرما پیشنهاد دیگری می دهد که در این صورت باید سر آن به توافق برسید. تا زمانی که روی هر بند به توافق نرسیده ای، چیزی ننویسید و امضا نکنید. پیش از آن که توافق روی کاغذ اتفاق بیفتد، باید به صورت شفاهی به توافق برسید تا هنگام انجام آن پروژه به مشکل نخورید. پس از آن که تمام بندهای قرارداد را به خوبی انجام مذاکره کردید، اکنون زمان آن می رسد که قرارداد را به صورت کامل (هر دو طرف) بخوانند و تایید کنند. اگر تمام بندهای شرایط مورد تایید طرفین باشد، زمان آن می رسد که قرارداد را امضا کنید.
اگر نمی خواهید قرارداد خود را مدام تغییر دهید و چند بار آن را ننویسید، حتماً ابتدا همه بندها را بررسی کنید و سپس در مورد تایید آن تصمیم بگیرید. اگر قصد نوشتن آن را دارید، بهتر است ابتدا روی یک کاغذ ساده بنویسید و سپس تغییرات آن را اعمال کنید. اکنون که تمام بندهای قرارداد مورد تایید شما و کارفرما است، می توانید آن را به صورت یک قرارداد رسمی بنویسید و امضا کنید.
-
با فردی که تصمیم نهایی را می گیرد، مذاکره کنید!
در هر شرکت و سازمان یک مدیر وجود دارد که تصمیم نهایی را می گیرد! پیش از آن که بخواهید با تیم موردنظر مذاکره کنید، ابتدا ببینید که چه کسی قرار است تصمیم نهایی را بگیرد. تصمیم آن فرد است که اهمیت زیادی دارد و می توانید پروژه را به راحتی بگیرید. اگر در مورد تصمیم گیرنده نهایی سوال نکنید، ممکن است در آن جلسه حضور نداشته باشد و شما فقط تیم آن را متقاعد کنید! در حالی که اعضای تیم قدرت تصمیم گیری زیادی ندارند و نمی توانند خودشان قرارداد را تایید و امضا کنند. در حالی که اگر مدیر و تصمیم گیرنده نهایی در آن حضور داشته باشد، شما می توانید مستقیم همان فرد را متقاعد کنید و پروژه را بگیرید.
مسئله دیگری که اهمیت دارد، این است که باید توجه داشته باشید که مبلغ نهایی را باید فرد تصمیم گیرنده نهایی تعیین کند و اعضای تیم نمی توانند در مورد آن نظر بدهند. پس بهتر است زمانی مذاکره کنید که فرد تصمیم گیرنده نهایی حضور داشته باشد و با یک مذاکره عالی بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید.
-
اگر به طرف مقابل امتیاز می دهید، در مقابل چیزی بگیرید!
مذاکره نباید به گونه ای انجام شود که تنها به سود یک طرف باشد؛ در واقع یک مذاکره واقعی، بازی برد برد است. اگر شما به عنوان تیم یا فردی که قرار است پروژه را انجام دهد، امتیاز به طرف مقابل ارائه می کنید، باید امتیازی هم دریافت کنید. گاهی اوقات شرکت ها به دنبال افرادی هستند که با امتیازات کم، کارهای بزرگی را برای آن ها انجام دهند که در این صورت بازی برد یک طرفه خواهد بود و برنده شرکت است. به همین دلیل هنگام مذاکره کردن نباید فراموش کنید که برای یک بازی برد برد به میدان آمده اید و تا زمانی که این یک قرارداد سودآور به نفع طرفین نبسته اید، نباید دست از مذاکره بکشید. البته گاهی اوقات شرکت حاضر نمی شود قرارداد به نفع شما هم باشد که در این صورت بهتر است آن پروژه را فراموش کنید!
هر پروژه ای که قبول می کنید، باید به اندازه یکسان برای طرفین امتیاز داشته باشد! پروژه هایی که تنها به نفع یک طرف امتیاز دارند، در نهایت با رضایت کامل انجام نمی شوند و بهتر است چنین مواردی را اصلاً قبول نکنید؛ مگر آن که با هدف خاصی نظیر کسب تجربه یا رزومه جمع کردن آن را قبول کنید.
-
تنها درباره هزینه پروژه ها صحبت نکنید، فراتر بروید و صمیمی شوید!
یکی از مهم ترین ابعاد یک مذاکره تجاری، قیمت آن است! در واقع برای هر دو طرف اهمیت زیادی دارد که قرار است چقدر پول صرف پروژه شود و البته منطقی است. اما برای گرفتن پروژه نباید فقط به چشم کسب درآمد نگاه کنید و باید دیدگاه شما فراتر از این حد برود. یک پروژه تجاری علاوه بر سودآوری مالی می تواند کمک زیادی در بخش رزومه جمع کردن، ارتباط با افراد جدید و… داشته باشد! بنابراین سعی کنید فراتر بروید و حتی با طرف مقابل کمی صمیمی شوید. ارتباط ها هستند که می تواند زندگی تجاری شما را متحول کنند و نباید این موضوع را فراموش کنید.
همچنین در مورد بحث هزینه ها همیشه باید پلن های تخفیف در نظر داشته باشید تا اگر مخاطب از شما درخواست تخفیف کرد، در مورد آن فکر نکنید و سریعاً چند پلن در اختیار او قرار دهید. همیشه در مورد پروژه گرفتن و تخصص خود انعطاف داشته باشید؛ گاهی اوقات ممکن است با ارائه خدمات کمتر اما مناسب برای آن کسب و کار، بتوانید هزینه ها را کاهش دهید و به راحتی بتوانید آن پروژه را دریافت کنید. به خصوص افرادی که حوزه بازاریابی دیجیتال کار می کنند، خیلی راحت می توانند در بخش بودجه پروژه انعطاف پذیر باشند تا طرفین از مذاکره رضایت داشته باشند.
-
اگر این کار برایتان به صرفه نیست، بدون تعارف پروژه را کنسل کنید!
تعارف که نداریم، گاهی اوقات پروژه ها به صرفه نیستند و غیر از این که وقت شما را بگیرند، هیچ ارزشی ندارند. دلیل این که پروژه به صرفه نیست، ممکن است درخواست های غیرمنطقی طرف دیگر نظیر فروش چند برابری در بازه زمانی کوتاه باشد، در حالی که سود شما از این پروژه بسیار کم است. در چنین مواقعی احتمالاً شما نمی توانید خواسته مشتری را برطرف کنید و کار به شکایت کردن از شما می رسد. پس از همان ابتدا، اگر پروژه منطقی نیست و برای شما صرفه اقتصادی ندارد، آن را قبول نکنید.
شاید در ابتدا پروژه و به خصوص برای افراد که تجربه ندارند، قبول کردن پروژه به هر قیمتی خوشایند باشد اما هنگامی که قصد انجام وظایف خود را دارید، می بینید که این پروژه واقعاً به صرفه نیست و احتمالاً نمی توانید آن را کنسل کنید. به همین دلیل است که می گوییم از همین ابتدا، پروژه ای که قرار است انرژی و زمان زیادی از شما بگیرد و صرفه اقتصادی نداشته باشد را کنسل کنید.
نتیجه گیری
مذاکره کردن یکی از بخش های بسیار مهم در هر حوزه ای و به خصوص حوزه بازاریابی محسوب می شود! در این مقاله به بررسی 15 مورد از مهارت های ضروری برای افراد فعال در حوزه بازاریابی پرداختیم تا راحت تر بتوانند به نتیجه برسند. اگر سوالی در این زمینه دارید، می توانید از طریق بخش نظرات مطرح کنید تا شما را راهنمایی کنیم.