هر کسی که قصد راه‌اندازی یک استارت‌آپ دارد، اهدافی را در ذهن خود می‌پروراند. علاوه بر سختی اداره‌ی یک تجارت، نداشتن تجربه‌ی کافی هم می‌تواند از دیگر مشکلات این افراد باشد. این دسته از افراد معمولا در زمینه‌ی نیازهای مادی دچار شک می‌شوند و ممکن است اشتباهاتی هم مرتکب شوند.

در این مقاله به بررسی ۵ اشتباه متداول در راه‌اندازی استارت‌آپ‌ها می‌پردازیم و راه‌هایی برای جلوگیری یا حل آن‌ها بیان می‌کنیم.

نداشتن برنامه‌ی جایگزین

در اکثر موارد این دسته از افراد یک نقشه‌ی از پیش تعیین شده دارند و آن را بدون ایراد می‌دانند. اما بسیاری اوقات شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که این نقشه‌ها با مشکلات جدی روبرو می‌شوند و یا خوش‌بینی فرد موانع اساسی ایجاد می‌کند.

بسیاری از آن‌ها مدارک علمی بالایی دارند و خود و نقشه‌شان را بدون ایراد می‌بینند و تصور می‌کنند که همه‌چیز را می‌دانند که همین مسئله می‌تواند منجر به ایجاد مشکلاتی کلیدی شود و در صورت نداشتن یک برنامه‌ی دوم ممکن است استارت‌آپ به طول کامل شکست بخورد.

برای مثال ممکن است بخش بازاریابی در فروش محصول شکست بخورد. در این حالت در صورت نداشتن نقشه‌ی دوم، ممکن است فرد مجبور به تعطیلی استارت‌آپ شده و ضرر میلیونی کند. چنین فردی یا باید بخش بازاریابی را ارتقا دهد و یا محصول خود را دل‌نشین‌تر کند تا افراد بیشتری به خرید آن ترغیب شوند. بدیهی است که این دو کار تنها در صورت وجود یک برنامه‌ی منظم و از پیش تعیین شده امکان‌پذیر است و در صورت عدم آمادگی فرد و تیمش، استارت‌آپ شکست می‌خورد.

نداشتن بودجه‌ی اضطراری

همانطور که گفتیم بسیاری از استارت‌آپ‌ها نقشه‌ی جایگزین ندارند؛ بنابراین بدیهی است که این گروه بودجه‌ای را هم برای اینگونه شرایط کنار نگذاشته باشند.

مدیریت نادرست مسائل مالی می‌تواند منجر به ضررهای بالا شود که این مورد دیگر سرمایه‌گذارها را نسبت به همکاری با استارت‌آپ دلسرد می‌کند.

داشتن بودجه‌ی اضطراری می‌تواند در چالش‌ها به کمک استارت‌آپ بیاید و در مواردی حیاتی، تجارت تازه تاسیس را از ورشستگی نجات دهد.

تمرکز بیش از حد بر روی نتایج

اکثر استارت‌آپ‌ها بیشتر وقت خود را صرف فکر به روند کار و نتایج می‌کنند و به‌جای تلاش برای آن، فقط نقشه‌های متعدد می‌کشند.

مهم‌ترین ویژگی یک استارت‌آپ موفق، تلاش برای نتایج به‌جای فکر بیش از حد است. بسیاری از تازه‌کاران انتظار نتایج فوری دارند و به‌جای پایه‌گذاری تجارت خود، مستقیما نتیجه‌ی ایده‌آل را دنبال می‌کنند. این دسته از افراد تمرکز اصلی خود را بر روی سوددهی خالص می‌گذارند و از بنیان کار خود غافل می‌شوند.

پس تمرکز بیش از حد بر روی نتایج منجر به سوددهی و غفلت از پایه‌گذاری صحیح استارت‌آپ می‌تواند یک دلیل اصلی برای شکست آن باشد و باید قبل از انتظار سوددهی، خود کار به خوبی پایه‌گذاری شود.

عدم تعادل در پیروی از برنامه

بهترین ویژگی استارت‌آپی‌ها تلاش برای پیروی از برنامه است. این افراد تمامی انرژی خود را صرف کار خود می‌کنند؛ ولی در صورت مواجهه با یک مشکل بسیاری از آن‌ها از برنامه‌ی خود ناامید شده و به دنبال روشی جدید می‌گردند.

هر استارت‌آپی حول یک استراتژی خاص حرکت می‌کند. روش هر فرد با دیگر افراد متفاوت است اما این به معنای داشتن استراتژی مجزا نیست. تغییر برنامه منجر به سردرگمی می‌شود و افراد را بر سر یک دوراهی بی‌پایان می‌گذارد.

وقوع چنین حالتی به معنای عدم آمادگی فرد است و می‌تواند مشکلات را از قبل هم بزرگتر کند.

تغییر روش به محض مواجه شدن با یک مشکل انتخاب صحیحی نیست و بهتر است افراد پیش از اتخاذ راهی جدید، تلاش خود برای حل مشکل را بیشتر کنند و سعی کنند موازی با برنامه‌ی قبلی خود پیش بروند.

چند نظری

هر کسی که قصد راه‌اندازی استارت‌آپ خود را دارد، باید از مشغول کردن خود با نظرات و ایده‌های گوناگون پرهیز کند. وجود ایده‌های بیش از حد می‌تواند فرد را سردرگم کرده و منجر به تصمیمات غلط شود؛ چرا که در شرایط سخت این افراد مجبور به انتخاب یک نظر شده و به جای اتخاذ تصمیمی حساب‌شده، به یک ایده‌ی ناگهانی و بی‌برنامه اکتفا می‌کنند.

البته منظور ما تک‌رای بودن نیست و اتفاقا استفاده‌از افراد باتجربه و خبره می‌تواند به‌شدت اثربخش باشد. اما هر کسی باید دقت داشته‌باشد که روی تصمیم نهایی خود به خوبی فکر کند و پس از بررسی نظرات گوناگون، تصمیمی حساب‌شده و منطقی بگیرد تا بتواند از آن پیروی کرده و کار خود را به شکلی مدیریت‌شده پیش ببرد.

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *